loading...
جور وا جور|مجله تفریحی سرگرمی تهران پاتوق
فروشگاه
آخرین ارسال های انجمن
جور وا جور بازدید : 429 شنبه 03 تیر 1391 نظرات (0)

این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست

::


داستان از آنجا شروع شد که تو اسمه تمام هرزگی هایت را آزادی گذاشتی . . .
و من از آنجا بی غیرت شدم که فکر میکردم به تمدن رسیده ام !


در ادامه مطلب

جور وا جور بازدید : 839 دوشنبه 28 فروردین 1391 نظرات (0)

            سلام           


چراغعلی میره دزدی هیچی پیدا نمیکنه ، صاحب خونه رو از خواب بیدار میکنه میگه : مو داروم ایروم ،ولی ریدوم منه خوتو زندگیت

 
رای گیری در ل.ر.ستان هنوزادامه دارد.ماموران باتیراندازی درحال پراکندن جمعیت هستن

اس ام اس چراغعلی به نامزدش: شنیده بودم زیبا رویان وفا ندارن ،په بد پکو پوز تو چته!

یه آقایی چراغعلی رو نصیحت میکرد که نظافتو رعایت کنید.
مثلا گربه با وجودیکه حیوونه بعد از دسشویی خودشو با زبونش پاک میکنه!
چراغعلی میگه:حاج اقا ما هم عقلمون ایرسه اما زبونمون به قینمون نیرسه!

هرگز کسی را مسخره نکنید , شاید او از شما مسخره تر باشد…(حدیث ل.ر.ی)

فرشته مرگ بر بالین ع.ر.بی آمد … گفت : مرگت فرا رسیده و آخرین آرزویت را بگو , ع.ر.ب گفت : جماعت ل.ر را از روی زمین محو کن. فرشته گفت : گی خردی !

چراغعلی به دیوار تکیه میده میگه خدایا یا حاجتمو بده یا منو بکش .یدفعه دیوار میخواد بریزه میگه سه سی کشتن چه زرنگه!

چراغعلی با دو تا از دوستاش داشتن صحبت میکردند.
اولی‌ میگه: پدر من آدم بسیار مهمیه.
بهش میگن، مگه پدرت چکار هست؟
میگه:رییس جمهور. هر قانونی بخواد گذشته بشه،با اجازه اونه.
دومی‌ میگه: پدر تو کاری نیست، پدر من نمایند مجلسه…تا پدر من رای نده، عمران قانون پدر تو تصویب نمی‌شه.
چراغعلی میگه: بووهاتون جلو بوو مو هیچی‌ نیدن!
اون دوتا میگن: مگه پدرتون چکار هست؟
چراغعلی میگه: مو بووم پاسبونه…..جلو خیابون اوایسه، پونصدی اگره،ایشاشه منه قانونی که بووتون نهادن.

چراغعلی تو جنگ کشته میشه, از مادرش میپرسن خاطره ای ازش داری؟

میگه :آره , خیلی شجاع بود , وقتی داشت می رفت جنگ بهش گفتم نرو.  گفت : تو گوه نخور

 

چراغعلی رفت خواستگاری استکان چای رو که برداشت عروس گوزید چراغعلی بهش گفت : خوته سفت بگر! اخوم قند ور دارم

یه روز یه تهرانی می خواست چراغعلی رو سرکار بذاره میگه
عمو چراغعلی اون مورچه رو میبینی سر او کوه… میگه : کویه کی؟ هو که تیاس وازه یا هو که تیاسه بسته..

چراغعلی تو عروسیش گم میشه دنبالش میگردن میبینن رفته تو مینی بوس جا بگیره


تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به طور کلی سایت جور وا جور ...
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1033
  • کل نظرات : 595
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1072
  • آی پی امروز : 124
  • آی پی دیروز : 107
  • بازدید امروز : 964
  • باردید دیروز : 941
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 4,430
  • بازدید ماه : 7,502
  • بازدید سال : 40,342
  • بازدید کلی : 1,488,084
  • کدهای اختصاصی
    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت
    وبلاگ-کد جستجوی گوگل